جدول جو
جدول جو

معنی مور دستان - جستجوی لغت در جدول جو

مور دستان
جایی که درخت مورد در آن زیاد باشد
تصویری از مور دستان
تصویر مور دستان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ دَ)
مراد رستم فرزند زال است. پهلوان داستانی معروف:
ورا هوش در زاولستان بود
بدست تهم پور دستان بود.
فردوسی.
یکی موبدی رفت و پیمود راه
بر پور دستان، یل کینه خواه.
فردوسی.
رجوع به رستم شود
لغت نامه دهخدا
(دِ)
جایی که درخت مورد در آن زیاد باشد. موردزار
لغت نامه دهخدا
(دِ)
نام یکی از دهستانهای بخش بشرویۀ شهرستان فردوس که ازطرف شمال و خاور به دهستان ورقه از جنوب به دهستان ارسک محدود است. موقعیت آن کوهستانی و قسمتی جلگه است. موردستان از چهار آبادی تشکیل شده و سکنۀ آن جمعاً 345 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ دُ)
هر شاخۀ جوانی که از درخت روید. (ناظم الاطباء) ، شاخ تازه ای را گویند که از تاک انگور سر زند و آن را بسبب خوشمزگی خورند. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). شوش (در تداول مردم قزوین) ، نهال گل. نهال ریاحین. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رِ نَ)
دهی است از دهستان کیوی بخش سنجبد شهرستان خلخال. واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری سنجبد با 104 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا